بیتابان کربلا بیتابان کربلا
|
وحدت که به جای خود ولی من زاتا از دشمن مرتضی تنفر دارم. این شعری که در وبلا میذارم ربطی به فضای عمومی و اختلاف نیست بخشی از واقعیت های تاریخ هست که هرکسی خواست بپرسه با منطق و دلیل و با جست و جویی در تاریخ و از راوی های خود اهل سنت میگم که برند و ببینند . و به جوابشون برسند. در حالت طنز و شعر بخشی از تاریخ اسلام به نمایش میگذاریم.
________________________________________________________________
اي زنازاده صد جـوش ريــاست به تـو چه؟ تو خرت را برو بفـروش خلافــت به تـو چه؟ عصمت مطلقه در امر امامت شرط است علناً مفسد في الارض امامت به تو چه؟ بهر ه اي از تو بـه اســلام نباشد هرگز منكر دين خـدا، دين و ديانـت به تو چه؟ اگر اسلام بود زنـــده ز شمشير علي است اي فراري شــده از جنگ شرافت به تو چه؟ اي بــتي كه سر تعظيم به بت آوردي تو چــه داني ز خداوند عبادت به تو چه؟ دسـت تو رو شده در سوره تــوبه ديگر دم ز قــرآن زدن اي اصـل هلاكت به تو چه؟ اي مضلي كه خلائق ز تو گـــمراه شوند ظلمت محض بگو نور و هدايت به تو چه؟ تو كه آبت عرق و قوت و غذايت خـــوك است نجس العين بگو غسل و طـهارت به تو چه؟ مادرت، عمه و خاله ؛ پـــدرت، دايي و جد اف براين اصل ونسب فضل واصالت به توچه؟ اي مريضــي كــه بــود داروي تو ماء الرجال حرف از حد زدن و دعوي عفـت به تو چه؟ مُردي و تــوبه نكـــردي تو به درگاه خدا ركن عصيان و گنه، حال انابت به تو چه؟ اقبـــح الصورتي و انــكر الاصوات توئي صوت زيبا ور سا،حسن و مـلاحت به تو چه؟ منبر از آن علـــی بوده بگو بنـــشتسن مثل بوزينه روي منبر عتـرت به تو چه؟ نقشه قتل نبي در ســـر تــو دائم بود به نبي گفتن جانم به فدايت به تو چه؟ تــو كه در پاسخ هــر مساله اي مي ماندي هوش و تدبير و زرنگي و زكاوت به تـو چه؟ «كل ناس افقه مني» ثمر جـــهل تواست با وجود تو و اين حرف درايت به تو چه؟ حرف هايت همه ضد نبـي و دين خداســــت پا به منبرزدن و وعظ و خطابت به تو چه؟ هر كجا آب بود هسـت تيـمم باطل تا علي هست بگو علم و فقاهت به تو چـه؟ او علــــي بود كه قاضــي همه مردم بود عرب جاهلي پست قضاوت به تو چـه؟ صدقــــه دادن در حال ركوع كار عليــست اي گداي سر بازار، كرامت به تو چـه؟ شــــير ميدان نبرد حق و باطل مولاسـت اي مگس عرصه سيمرغ شجاعت به تو چـه؟ شرط ايمان به خدا بغــض تو و كيـنۀ توست به دل ماست ز تو بغض و برائت به تو چـه؟ ظلم تو فاطـــمه را سخـت به اين روز كشيد ديگر از حضرت صديقه عيادت به تو چـه؟ بشكند دسـت تو و هــر كه به تو بيعت كرد بيعت از خلق به عنوان خلافت به تو چــه؟ مرگت اي كافر بي دين مرگ نفاق و كفرست مانع توبۀ ابليس، قداست به تو چه؟ شيعه تا روز ابد با تو فقط مي گويـــد: تو خرت را برو بفروش رياست به تو چه؟
نظرات شما عزیزان: برچسبها: [ یک شنبه 8 تير 1393برچسب:شعر عمر,شعر بر علیه عمر,تو خرت را برو بفروش,تو خرت را برو بفروش خلافت به توچه,ای زنا زاده صد جوش خلافت به توچه, ] [ 18:59 ] [ علی احتشامی ]
[
|
|
[ طراحي : وبلاگ اسکين ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |